اجتماعی

۶۰۰ سد، یک سرزمینِ تشنه؛ پروژه‌ای که ایران را بی‌آب کرد/ پرند و پردیس؛ شهرهایی که قبل از ساخته‌شدن بی‌آب شدند

به گزارش خبرآنلاین، بحران آب در ایران و به‌ویژه در پایتخت به نقطه‌ای رسیده که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً یک چالش اقلیمی دانست؛ این بحران اکنون به موضوعی حیاتی برای ساکنان تهران تبدیل شده، سدهایی که زمانی ستون فقرات تأمین آب تهران بودند، امروز با کمتر از نیمی از ظرفیت خود فعالیت می‌کنند و سفره‌های زیرزمینی با سرعتی هشداردهنده در حال فرورفتن و از بین رفتن‌اند.

کاهش شدید آب، فرونشست زمین، فشار بر شبکهٔ فرسودهٔ لوله‌کشی، رشد بی‌رویهٔ شهرها و اتکای گسترده به کشاورزی پرمصرف، سیمای کامل یک بحران را شکل داده‌اند؛ بحرانی که به گفتهٔ مهدی زارع، استاد دانشگاه ریشه‌های آن بیش از آنکه در آسمان و بارش‌ها باشد، در تصمیم‌گیری‌های انسانی، مدیریت ناهماهنگ و توسعهٔ بی‌برنامه نهفته است.

در ادامه گفت‌وگوی ما به این استاد دانشگاه را بخوانید:

وضعیت سدهای تأمین‌کننده آب تهران چگونه است؟

سدهایی که بخش قابل‌توجهی از آب تهران را تأمین می‌کنند، در وضعیت وخیمی قرار دارند. پنج سد اصلی استان تهران ـ لتیان، لار, طالقان، ماملو و کرج ـ شاهد کاهش چشم‌گیر سطح آب خود بوده‌اند و اکنون کمتر از ۳۰ تا ۴۰ درصد از ظرفیت خود آب دارند. سازمان آب تهران سالانه میلیاردها مترمکعب آب از سفره‌های زیرزمینی استخراج می‌کند. گزارش‌های رسمی حاکی از آن است که این برداشت بسیار فراتر از «بازده ایمن» است و امکان جایگزینی و شارژ مجدد ندارد. سطح آب زیرزمینی زیر تهران با سرعت نگران‌کننده‌ای، چندین متر در سال، در حال کاهش است؛ این به معنای خشک شدن چاه‌ها، نیاز به حفاری عمیق‌تر و بدتر شدن کیفیت آب باقی‌مانده است. خطرناک‌ترین پیامد، فرونشست زمین است که ظرفیت آیندهٔ سفره‌های زیرزمینی برای ذخیرهٔ آب را از بین می‌برد. میانگین مصرف آب به ازای هر نفر در تهران حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر در روز تخمین زده می‌شود.

آب‌وهوای تهران چه مشخصاتی دارد و چگونه بر بحران آب اثر می‌گذارد؟

آب‌وهوای تهران نه کاملاً کوهستانی است و نه کاملاً بیابانی؛ یک منطقهٔ انتقالی است که به آب‌وهوای نیمه‌خشکِ لبهٔ بیابانی نزدیک‌تر است تا به آب‌وهوای کوهستانی واقعی. طبق سامانهٔ آب‌وهوایی کوپن، بیشتر تهران در ردهٔ نیمه‌خشک سرد قرار می‌گیرد. مناطق مرتفع شمالی (۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰+ متر) آب‌وهوای کوهستانیِ ارتفاعات مدیترانه‌ای دارند با زمستان‌های برفی و تابستان‌های معتدل؛ این مناطق شامل تجریش، ولنجک، دربند، درکه و جماران هستند.

کوهپایه‌های شمال تهران (۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ متر) نیمه‌خشکِ در حال گذار به کوهستان با دمای خنک‌تر و بارندگی بیشترند. جنوب و مرکز تهران ـ ری، آزادی، انقلاب و … ـ در ارتفاع ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ متر قرار دارند و آب‌وهوای نیمه‌خشک سرد با تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و خشک دارند. تهران در درجهٔ اول شهری نیمه‌خشکِ حاشیهٔ کویر است و فقط در شمال خود آب‌وهوای محلیِ کوهستانی دارد.

اگر مدیریت آب متناسب با شرایط خشک ایران بود، حتی با وجود تغییرات اقلیمی، وضعیت به این وخامت نمی‌رسید.

شبکه توزیع آب تهران چه مشکلاتی دارد؟

تهران مانند سایر نقاط ایران، مقدار زیادی از آب تصفیه‌شدهٔ خود ـ حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد ـ را به دلیل نشت در شبکهٔ لوله‌کشی قدیمی و ضعیف از دست می‌دهد. جیره‌بندی غیررسمی یا کم‌فشاری آب به‌ویژه در شب و در اوج تقاضای تابستان اجرا می‌شود. بسیاری از آپارتمان‌های طبقات بالا، به‌خصوص در تابستان، با فشار کم آب یا قطعی چندساعته مواجه می‌شوند.

بحران سراسری کم‌آبی در ایران چه ابعادی دارد؟

ایران با بحران شدید و پیچیدهٔ کمبود آب مواجه است. این بحران نتیجهٔ ترکیبی از عوامل اقلیمی، مدیریتی، سیاسی و اجتماعی است. بیشتر ایران به‌طور طبیعی خشک یا نیمه‌خشک است و میانگین بارندگی سالانهٔ آن حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلی‌متر است؛ یعنی حدود یک‌چهارم میانگین جهانی. بارندگی نه تنها کم است، بلکه غیرقابل‌پیش‌بینی نیز هست و از سالی به سال دیگر و از منطقه‌ای به منطقهٔ دیگر به‌شدت تغییر می‌کند. گرمای شدید و بادهای خشک موجب نرخ بسیار بالای تبخیر از مخازن و خاک می‌شود و راندمان آب موجود را کاهش می‌دهد.

نقش سدسازی و کشاورزی پرمصرف در تشدید بحران چیست؟

اتکای بیش‌ازحد به سدسازی ـ با ساخت بیش از ۶۰۰ سد، عمدتاً طی سه دههٔ اخیر ـ وضعیت را بدتر کرده است. این سدها برای آبیاری و تولید برق‌آبی در نظر گرفته شده بودند، اما نتیجه آن است که بسیاری از رودخانه‌ها، مانند زاینده‌رود، اکنون برای مدت طولانی خشک هستند و تالاب‌ها و مناطق تغذیهٔ آب‌های زیرزمینی از بین رفته‌اند. همچنین مخازن بزرگ در آب‌وهوای گرم مقدار زیادی آب را به دلیل تبخیر از دست می‌دهند.
یارانه‌های دولتی موجب توسعهٔ کشت محصولات پرمصرفی چون گندم، چغندر قند و یونجه در بیابان‌ها شده است. بیش از ۹۰٪ آب ایران در کشاورزی مصرف می‌شود و بیشتر آن با روش‌های آبیاری غرقابیِ قدیمی و ناکارآمد انجام می‌گیرد؛ کمتر از ۲٪ از آبیاری قطره‌ای مدرن استفاده می‌شود. تعداد چاه‌های قانونی و غیرقانونی از حدود ۱۰۰ هزار حلقه قبل از انقلاب اسلامی به حدود یک میلیون حلقه در سال‌های اخیر رسیده و این امر موجب افت شدید سطح سفره‌های آب زیرزمینی شده است. سطح آب زیرزمینی در برخی مناطق سالانه چند متر کاهش یافته است.

۶۰۰ سد، یک سرزمینِ تشنه؛ پروژه‌ای که ایران را بی‌آب کرد/ پرند و پردیس؛ شهرهایی که قبل از ساخته‌شدن بی‌آب شدند

 پیامدهای نابودی سفره‌های زیرزمینی چیست؟

با نابودی سفره‌های زیرزمینی، زمین در حال فرونشست است. با کاهش سطح آب‌های زیرزمینی، آب باقی‌مانده اغلب شورتر می‌شود و برای کشاورزی یا آشامیدن بی‌فایده می‌شود. شهرهای بزرگ مانند تهران به دلیل زیرساخت‌های فرسوده و نشتی‌دار، ۲۵ تا ۳۰ درصد از آب لوله‌کشی خود را از دست می‌دهند. منابع آب توسط نهادهای متعدد و گاه رقیب با هماهنگی کم مدیریت می‌شوند. بین سیاست آب، سیاست کشاورزی و سیاست صنعتی گسست جدی وجود دارد. رشد جمعیت، همراه با مهاجرت از روستا به شهر، تقاضا را در مناطقی متمرکز کرده که اغلب کم‌آب‌اند. با افزایش درآمدها، الگوی مصرف غذایی به سمت اقلام پرمصرف‌تر مانند گوشت و لبنیات رفته و ردپای «آب مجازی» را بالا برده است.
تحریم‌ها مانع واردات فناوری‌های پیشرفتهٔ صرفه‌جویی در مصرف آب، قطعات یدکی برای زیرساخت‌ها و جذب سرمایه‌گذاری خارجی برای پروژه‌های مدرن مدیریت آب شده‌اند. ناپدید شدن دریاچه‌هایی مانند ارومیه و تالاب‌های هامون موجب طوفان‌های گردوغبار و نمک عظیم شده است.

نقش تغییرات اقلیمی و سوءمدیریت در وضعیت فعلی چیست؟

هر دو عامل «شرایط اقلیمی» و «سوءمدیریت انسانی» در بحران بی‌آبی نقش داشته‌اند، اما سهم سوءمدیریت پررنگ‌تر و تعیین‌کننده‌تر است. بارندگی در ایران بسیار نامتوازن است؛ عمدهٔ بارش در شمال و غرب کشور رخ می‌دهد و مناطق مرکزی و شرقی با خشکی شدید روبه‌رو هستند. همچنین بخش عمده‌ای از بارش در پاییز و زمستان اتفاق می‌افتد و تابستان‌ها خشک‌اند. پدیدهٔ گرمایش جهانی باعث تشدید شرایط شده است: افزایش دما، کاهش بارش برف (که منبع اصلی آب پایدار رودخانه‌هاست)، تکرار و شدت بیشتر خشکسالی و افزایش تبخیر از سدها. شرایط اقلیمی بستر طبیعی مشکل کم‌آبی را ایجاد کرده، اما تغییرات اقلیمی آن را به مرز بحران رسانده است.

تعداد چاه‌های قانونی و غیرقانونی از حدود ۱۰۰ هزار حلقه قبل از انقلاب اسلامی به حدود یک میلیون حلقه در سال‌های اخیر رسیده و این امر موجب افت شدید سطح سفره‌های آب زیرزمینی شده است.

با این حال، سوءمدیریت انسانی عامل اصلی تشدید بحران است؛ اگر مدیریت آب متناسب با شرایط خشک ایران بود، حتی با وجود تغییرات اقلیمی، وضعیت به این وخامت نمی‌رسید. مدیریت نادرست منابع آب و کشاورزی ناپایدار با حفر بی‌رویهٔ چاه‌ها همراه شده و شهرک‌های صنعتی و توسعهٔ شهری بدون برنامه‌ریزی برای تأمین آب پایدار، بحران را عمیق‌تر کرده است.

با توجه به بحران‌ آب در تهران، وضعیت آب‌رسانی به شهرهای جدید مانند پرند و پردیس چگونه است؟

یکی از چالش‌های عمده، تأمین آب برای شهرهای جدید است که در مناطق کم‌آب ساخته شده‌اند. وضعیت تأمین آب برای پرند و پردیس در حومهٔ تهران طی دو دههٔ اخیر چالش‌های جدیدی ایجاد کرده است. بخشی از آب پرند از هفت حلقه چاه زیرزمینی و یک خط لولهٔ اصلی (خط غدیر) از شمال تهران تأمین می‌شود. پرند ذخایر زیرزمینی بسیار محدودی دارد و بلافاصله پس از ساخت، وابسته به آب منتقل‌شده از خارج از محدوده شد. در پردیس، در ساختمان‌های بلندمرتبه، بدون پمپ آب، طبقات بالا ممکن است به‌طور قابل‌اعتمادی آب دریافت نکنند. زیرساخت آب در این شهرها با رشد جمعیت تحت فشار قرار دارد و با کنتورهای هوشمند، استخراج از چاه‌ها مدیریت می‌شود.

۴۷۴۷

منبع

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا